پیامبر, (ص) و چهل سال قبل از بعثت
نویسنده: سعدالدین صدیقی
رابطه وحی بین آسمان و زمین، تقریباً در دوسوم از حیات مبارک رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) «قبل از بعثت» برقرار نبود. چون رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) به سن ۴۰ سالگی رسید، امین آسمان در شبی پر منزلت بر امین زمین فرود آمد و از آن تاریخ، تحولی عظیم در تاریخ انسانی آغاز شد. جویبار وحی در بیست و سه سال با پیامهای انسانساز و تمدن آفرین جاری گشت و زمینِ دلهای مرده را سیراب نمود. به راستی چرا نزول آیات خداوندی زودتر شروع نگردید تا در بازه زمانی بیشتر، بشریت را فیضی افزونتر برساند؟ آیا در این درنگ و انتظار طولانی برای دعوتگران درسهایی نهفته است؟ در این نوشتار سعی میشود به این سؤال جواب داده شود.
محمد در ۱۲ ربیع الاول سال ۵۷۱، میلادی، یتیم زاده شد. سال های اول عمر را به رسم عرب آن روزگار در بادیهی بنی سعد به سر برد. بعد از مدت کمی از نعمت نوازش مادر محروم گشت، دو سال و اندی در کنف حمایت جدّ خود به سر برد و چون عبدالمطلب ندای رحیل را پاسخ گفت، محمد به عنایت بیمنت عمویش ابوطالب پناه برد. در آن ایام همچون سایر رسولان الهی – در قبال اجرت برای اهل مکه – چوپانی پیشه کرد. همراه با عمویش به تجارت پرداخت، کاردانی همراه با صداقت او در تجارت، خدیجه را تشویق نمود تا سرمایه در اختیار این تاجر جوان قرار دهد. این رابطهی تجاری بعدها بستر اولین ازدواج مبارک ایشان را فراهم نمود. در عنفوان جوانی در کنار عموهایش در جنگ فجار شرکت کرد و با فنون جنگ آشنا گشت. در سن بیست سالگی در خانه عبدالله بن جدعان در پیمانی شرکت کرد که هدف آن احقاق حقوق و حمایت از مظلومان بود. در سن سی و پنج سالگی در بازسازی کعبه حضور یافت و در اختلاف نصب حجرۀ الأسود، نقش داور مرضی الطرفین را بازی کرد و توانست با درایت و حکمت از وقوع جنگ و درگیری جلوگیری کند. ایشان فردی کاملاً اجتماعی بود و در فعالیتهای عمومی مشارکت میکرد. مردم مکه او را با اوصاف امین و صادق میشناختند، محمد کم کم در کوران حوادث و فراز و نشیب روزگار پخته گردید. وی در سالهای اخیر قبل از بعثت به گوشهگیری در غار حرا علاقهمند گشت؛ وقتی اوضاع نابسامان جهان، جزيرة العرب و مکه را در خلوت خود مرور میکرد در درونش آشوبی به پا میگشست، به راه حل میاندیشید اما راه به جایی نمیبرد. تا اینکه روزگار حیرانی به سر آمد و در ماه رمضان سال ۶۱۱میلادی با نزول بخش اول از هدایت ربانی مسؤولیت سنگین انذار و هدایت را دریافت کردند.
اینک بعد از این نگاه سریع به مرحله قبل از بعثت، توجه خواننده گرامی را به سؤال اصلی، اما با عبارتی دیگر جلب میکنیم. نقش و تأثیر این چهل سال در دوران رسالت چیست؟ بدون شک مرحله قبل از بعثت مقدمه مرحله بعد از بعثت به حساب میآید. با تأمل در این بخش از زندگی رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) میتوان به سه اصل مهم و کاربردی در میدان دعوت و تربیت پیبرد.
- تکوین و شکلگیری شخصیت – تربیت – در خلأ اتفاق نمیافتد، بلکه خصلتها و قابلیتها در کنش و واکنش با پدیدهها و حوادث ایجاد میگردد.
شکل گیری شخصیت رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) و تخلق ایشان به صفات پسندیده و کسب مهارتهای لازم در دوران قبل از رسالت بیشترین تأثیر را در رفتار ایشان بعد از رسالت داشت. در این مرحله بدون تردید رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) از بالاترین سطح تربیت و اخلاق برخوردار بودند و این در حالی بود که ایشان از نعمت پدر و مادر – مربی – در سنین طفولیت محروم گشتند. به مدرسه و آموزشگاهی جهت پیمودن مدارج علم و ادب وارد نشدند، اما به تعبیر خواجه شیراز حافظ(عليه الرحمة)؛
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مساله آموز صد مدرس شد
امام بوصیری (رحمه الله) نیز در اشعار معروف به بُرده به زیبایی به این موضوع اشاره میکند؛
كفاك بالعلم في الإمّيّ معجزة
في الجاهليّة والتّأديب في اليتم
(برخورداری از علم در جاهلیت و آراسته بودن به ادب در حالی که یتیم بودی، برای تو به عنوان معجزه کافی است.)
پر واضح است که خداوند پیامبر, را برای قبول مسؤولیت سنگین پیامبر,ي آماده می کرد. بایدصفات لازم از قبیل جایگاه قوی اجتماعی، صبر و حوصله. همت و فداکاری و مدیریت و رهبری در او به وجود میآمد تا بتواند در مسیر رسالت بر مشکلات فایق آمده و به اهداف خود برسد. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا عنایت و دستگیری خداوند را باید کاملاً متافیزیک و غیبی ارزیابی کنیم یا بر این باور باشیم که، تکوین شخصیت رسول خدا (صلی الله عليه وسلم) نیز بر طبق قوانین و سنن حاکم بر جهان و نفس انسانی صورت گرفته است؟ نص صریح قرآن «قل إنما أنا بشر مثلکم» ایشان را بشری همچون دیگران معرفی میکند. بنابراین نمیتوان در نحوه رشد و رسیدن به کمالِ رسول خدا(صلی الله عليه وسلم)، از عواملی همچون استعداد ذاتی و تأثیر محیط غافل شد.
یک اصل مهم تربیتی میگوید تربیت یعنی شکلگیری شخصیت بر اساس تأثیرپذیری از مجموعه آنچه میبینیم و آنچه میشنویم. انسان ها گاهی با اراده و در بیشتر اوقات به صورت غیر ارادی از دیدنی ها و شنیدنیها تأثیر میپذیرند زنجیرهی حوادثی که در این چهل سال اتفاق میافتاد به گونهای بود که هر کدام بخشی از صفات لازم را، طی یک تعامل مثبت و فعال با این حوادث از جانب رسول خدا(صلى الله عليه وسلم)، در او ایجاد میکرد. درس مهم و قابل توجه مربیان تربیتی این است که؛ به وجود آوردن محیط مناسب و جهتدهی متربیان در استفاده صحیح از تجربههای مستقیم و غیرمستقیم تربیتی، اساس کار تربیت است. مباحث نظری منهای برنامههای عملی نمیتواند رشد همه جانبه و متوازن را در فرد ایجاد کند. استفاده از فعالیتهای تربیتیِ مقرون با آموزش، برای ایجاد شخصیت قوی و توانمند ضرورت دارد.
۲٫ مطالعه و فهم دقیق محیط پیرامونی، شرط تصمیمگیری صحیح ولازمه ورود آگاهانه به میدان دعوت است.
چهل سال قبل از رسالت، زمینه کافی برای رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) جهت فهم قوانین حاکم بر جهان هستی و درک سنتهای حاکم بر نفس را فراهم نمود. در این فرصت ایشان با اوضاع و شرایط مکه، آداب و رسوم مردم و با نوع روابط داخلی قبایل مختلف در جزيرة العرب و ارتباط خارجی آنها آشنا شدند. این تجربه ارزشمند باعث گردید تا رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) در مرحله رسالت بتواند با تحلیل دقیق از اوضاع اجتماعی به صورت صحیح برنامهریزی کرده و در شرایط سخت منفعل نگردد. با بررسی سیرت رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) میبینیم که چگونه از این وسیله استفاده میکردند. شروع دعوت به صورت مخفیانه، انتخاب افراد با استعداد و دارای شخصیت قوی، پرهیز از خشونت و درگیری و مثالهای فراوان دیگر ناشی از علم و آگاهی دقیق نسبت قوتها و ضعفهای درونی و فرصتها و تهدیدهای پیرامونی بود.
تصمیمگیریها اگر پشتوانه کار مطالعاتی نداشته باشد، در بسیاری از موارد به خطا میرود و ضررها و آفات فراوانی بر آن مترتب میشود. داشتن اطلاعات دقیق از یک سو و مشورت با صاحب نظران از دیگر سو ضامن سلامت تصمیمگیریها است.
متأسفانه عدم توجه به این اصل، نبود مطالعه و بررسی دقیق اوضاع درونی و بیرونی، طیفی از دعوتگران را وادار به ورود به حوزههایی نموده است که هنوز حتی از آمادگیهای اولیه و امکانات حداقلی آن نیز برخوردار نیستند.
ایجاد مراکز مطالعاتی، تهیه تحقیق و پژوهشهای علمی در زمینههای مختلف اجتماعی، بررسی علمی و دقیق توانمندیها و آسیبهای امت اسلامی است. و همچنین شناخت دقیق مخالفان از جمله اولویتهای جریانات و دعوتهای اسلامی است.
- دعوت گر قبل از ورود به میدان دعوت لازم است، ذهنیت مثبتی از خود برای مخاطب ایجاد کند و مقبولیت دعوتگر، ضامن موفقیت او است. این مقبولیت معمولا نتیجه صداقت و صفای درون و خدمات دعوت گربه مخاطبین است. رسول خدا(صلی الله علیه وسلم) اضافه بر روحیه مشارکت در کارهای معات دقیق اجتماعی و روابط عمومی قوی، دارای روحیه ظلم ستیزی و معتقد شورت با به کار جمعی برای احقاق حق بود. به کسانی که مشکلات زندگی آنها را تحت فشار قرار میداد، اهتمام ویژه میداد. ام المومنین خدیجه کبری زمانی که رسول خدا(صلی الله عليه وسلم) بعد از اولین ملاقات با جبرئیل به خانه برگشت و از این میترسید که آیا در این مسؤولیت خطیر موفق میشود یا نه؟ این چنین دلداری داد:
«كَلا وَاللهِ مَا يُخزِيكَ اللهُ أَبَداً إِنَّك لَتَصِلُ الرّحِمَ، وَتَحمِلُ الكَلّ، وَتَکسِبُ المَعدُومَ، وَتَقرِي الضّيفَ، وَتُعِينُ عَلَى نَوَائِبِ الحَقِّ». هرگز، خداوند تو را ذلیل نمیکند. -بلکه تو را در انجام رسالت یاری خواهد کرد- چون تو صله رحم به جا میآوری، سختی و مشکلات عاجزان و ناتوانان را بر خود هموار میسازی، برای کسانی که در آمد و مال خود را از دست دادهاند شغل و درآمد ایجاد میکنی، مهمان را گرامی میداری و دیگران را در نشیب و فراز و حوادث تلخ، یاری میکنی.
مردم او را به عنوان انسانی صادق و امانت دار میشناختند. راستگویی او به گونهای بود که وقتی خبر رسالتش را به دیگران ابلاغ کرد. بسیاری از مخاطبین را در تضادی سخت قرار داد. آنها میگفتند: قسم به خدا ما تا الان هیچ دروغی از او نشنیدهایم.
خداوند در مقام استدلال، وقتی دشمنان محمد او را به دیوانه بودن متهم کردند. فرمود: «وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ» کسی که با شما همراه بوده و شما او را به دلیل همراهی خوب میشناسید، دیوانه نیست. یادآوری و تأمل در گذشتهی او این امر را ثابت میکند.
پیامبر,ان الهی نیز همیشه به مخاطبین خود متذکر میشدهاند که شما بدانید و مطمئن باشید که مبنای دعوت و فراخوانی ما، دلسوزی و امانتداری است.
جان سخن این است که دعوتگران باید قبل از هر چیز با اخلاق شایسته و ارایه خدمات بایسته خود را به مردم معرفی کنند. در غیر این صورت مجبور میشوند با تحکم و فشار خود را بر مردم تحمیل کنند.
این سه اصل مهم و راهبردی: ۱. آمادگی و تخلق به صفات لازم دعوتگری ۲. شناخت دقیق خود و دیگران ۳. ایجاد ذهنیت مثبت از خود در ذهن مخاطب از دروس و نتیجهگیریهای مرحله قبل از بعثت به حساب میآید که لازم است محل توجه تلاشگران میدان دعوت و تربیت قرار بگیرد.
منبع: مجله اندیشه اصلاح
تابش...
ما را در سایت تابش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : علی تابش xn--mgbce6b بازدید : 184 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:14