اسلام دین عاری از افراطگرائی، خرافه پرستی، کج اندیشی و بدعت سازی است
سید محمد خیرخواه
چه تأکیدات زیاد اسلام بر روابط نیک و احترام متقابل میان اعضای خانواده خود مبین نقش اساسی خانواده در تشکل جامعه انسانی و اسلامی بوده چنانچه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در ارتباط به احترام متقابل میان اعضای خانواده برای مسلمانان چنین ارشاد میفرمایند:
(اکمل المؤمنین ایماناً احسنهم خلقاً و خیارکم خیارکم لنسائهم) صاحب ایمان کامل از جمله مؤمنین آن کسانی هستند که صاحب خلق نیکو و صفات پسندیده نیز باشند و بهترین و نیکوکارترین انسانهای مؤمن آنهایی هستند که با همسران خود رفتار و روش نیکو و پسندیده دارند زیرا بطور کلی از دیدگاه اسلام خانواده خشت اصلی بنیاد جامعه انسانی را تشکیل داده و به همان اندازه که بنیاد اصلی خانواده مستحکم باشد به همان اندازه بنیاد جامعه انسانی نیز مستحکم خواهد بود و بهر اندازه که بنیاد خانواده متزلزل باشد به همان اندازه بنیاد جامعه نیز متزلزل خواهد بود. تجربه زندگی امروزی جهان معاصر ما نیز گواه همین مدعی است چه امروز متأسفانه در بسا از کشورهای پیشرفته جهان شاهد بحرانهای مختلف در تشکیل (خانواده) هستیم و طوریکه دیده میشود کمتر جوانان امروزی در این کشورها علاقه و تمایل بتشکیل خانواده و قبول مسئولیت آن داشته و تمایل لازم به ازدواج و تشکیل خانواده از خود نشان نمیدهند و نمیخواهند تا مسئولیت تشکیل خانوده و تعهد به آن را بدوش بگیرند بلکه بیشتر میخواهند طور آزاد و بدون قبول مسئولیت خانوادگی زندگی کنند که این عدم تمایل به تشکیل خانواده از یکطرف باعث ضعف در رشد معنوی جامعه گردیده و از جانب دیگر باعث کاهش نفوس این جوامع نیز شده که دولتها اجباراً بدنبال راههای تلافی آن برآمده و حتی خطر آن متصور است که روزی هیچکس علاقه به تشکیل خانواده و قبول مسئولیت آن از خود نشان نداده و جوامع مذکور از این ناحیه دچار تزلزل و انحطاط معنوی گردند. و به تعبیر دیگر و کلی تری اگر بموضوع بپردازیم چنین میتوان گفت: که کوچکترین نهاد جامعهی بشری از خانواده شروع شده و خانوده عنصر اصلی اجتماع بشری را ساخته و خانواده نهاد طبیعی مرکب از مرد (پدر) و زن (مادر) و فرزندان است و هر قدر نهاد اصلی اجتماع سالم بوده باشد خود اجتماع هم به همان اندازه سالم خواهد بود و رابطه معنوی فرد با خانواده آن هرچه سالمتر و صمیمیتر بوده باشد نقش آن در تکوین و سلامت جامعه به همان اندازه مفیدتر و مؤثرتر خواهد بود.
بعد از تشکیل خانواده، چیزی که بسیار مهم است احترام به حقوق و تکالیفی است که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر خود به دوش دارند که باید آنها را رعایت نموده و انجام دهند. دوام و ثبات خانواده هم به همین احترام معنوی و رعایت حقوق اعضای خانواده نسبت به یکدیگر بستگی دارد. و از نظر اسلام در خانواده، زن و مرد دارای حقوق و وجائب مشخص و معینی نسبت به یکدیگر و فرزندان خویش بوده، مرد خانواده نسبت به همسر خویش دارای حقوق و وظائف مشخصی بوده و همچنین زن خانواده نسبت به مرد خانواده دارای حقوق و وجائب معینی است. که قرآن کریم در سوره بقره آیه ۲۲۸ از این مسئولیتها و وجائب چنین یادآوری کرده میفرماید: (ولهنُنَّ مثل الَّذی عليهنّ باالمعروف) (برای زنان آن حقوق و وجائب است مانند آنچه که مردان را بر ایشان هست بوجه نیکو و پسندیدهای) بطور خلاصه میتوان گفت که از نظر اسلام تشکیل خانواده در حقیقت تشکیل یک زندگی مشترک انسانی بوده که هر دو طرف زن و مرد در این تشکیل زندگی مشترک انسانی دارای تعهدات مشترک نیز هستند که باید مسئولیت خود را عهدهدار گردیده و به انجام آن مبادرت ورزند این تشکیل زندگی مشترک انسانی یک وجیبهی عقلی و فریضهی اجتماعی نیز بوده که میتواند از انقراض نسل بشری جلوگیری کرده و مرجعی برای آرامش روح و روان انسان گردد.
بدون شک خوشبختترین خانواده آن، خانواده خواهد بود که در آن مرد و زن با هم در فضایی لبریز از عشق و محبت زندگی کرده و در میانشان عفریت ناسازگاری و جدال وجود نداشته باشد. چه ناسازگاری و جدال بنیان خانواده را از بیخ و بن متزلزل ساخته و به نابودی میکشاند و در حدیث شریف از پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در این ارتباط چنین میخوانیم که: (بهترین شما نیکو کارترین شما نسبت به خانوادهی خود است) که این مبین حقیقت زندگی انسانی است.
در خانواده پدر و مادر نسبت به تربیت و تأمین معیشت فرزندان خود وظایفی را بدوش داشته و در مقابل فرزندان هم نسبت به مادر و پدر خویش مکلفیتهای را عهده دارند که باید برای پدر و مادر خویش احترام گذاشته و از اوامر نیک و معروفشان اطاعت نموده و به یاری و کمک شان در زمان لزوم بشتابند. قرآن کریم بعد از اطاعت و ایمان به خدا، احترام و قدردانی پدر و مادر را ذکر کرده و از تحمل زحمات طاقت فرسای مادر و پدر نسبت به فرزندان شان با بیانی فصیح و روشنی چنین تذکر میدهد:
(ما به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، زیرا مادرش او را به مشقت حمل کرده و با رنج و زحمت تولد نموده و از حامله بودن تا موقع بازگرفتن از شیر ۳۰ ماه را در بر گرفته تا آن وقتی که به حد رشد خود رسیده است).
چنانچه که دیده میشود در آیه شریفه فوق اشاره به رنج و زحمت والدین نسبت به فرزندان و مسئله شکرگزاری فرزندان در مقابل والدین تأکید زیادی شده است. چه از جمله ثمرات نیک ازدواج و تشکیل خانواده وجود اولاد صالح برای انسان است و تربیت اولاد چیزی است که اسلام در ابتدأ بر عهده والدین میگذارد تا آنها بتوانند انسانهای سالمی را برای اجتماع خویش تربیه کرده و سعی نمایند تا بهترین صفات و فضایل اخلاقی و معنوی را در وجود فرزندان خویش رشد و توسعه بخشند. قرآن کریم باز در سورهی لقمان به رنجهای طاقت فرسای والدین اشاره کرده و لزوم شکرگزاری فرزندان را بار دیگر تأکید مینماید: (ای پیغمبر یادکن زمانی را که لقمان به فرزندش در حالیکه به وی پند میداد گفت: پسرجان! به خدا شریک قرار مده، همانا شرک ستم بزرگی است و ما به انسان، احترام به والدین او را توصیه کردیم. زیرا مادرش وی را با ضعف هرچه تمامتر حمل کرد و در دو سال او را از شیربازگرفت، ای انسان به من و پدر و مادرت شکرگزار باش.)
صاحب تفسیر کابلی در تفسیر آیه فوق علاوه میکند که حق مادر نسبت به پدر زیادتر است چه مادر بار سنگین حمل طفل را که ماهها در شکم خود برداشته و بعد از وضع حمل تا دو سال دیگر او را نیز شیرداده و در این دوران چه مصائب و رنجهای را تحمل کرده تا طفل خود را تربیت نموده و زندگی راحت خود را قربان آسایش و راحت او گردانیده است. که اینها همه بیانگر این برتری است.
باز قرآن کریم در سورهی اسراء در بارهی نیکی به پدر و مادر مکرراً چنین دستور میفرماید: «ای انسان پروردگارت فرمان مؤکد داده است که جز او کسی را نپرستید و به پدر و مادرتان نیکی کنید و هرگاه یکی از آن دو و یا هر دوی شان نزد تو به سن پیری برسند (کمترین بیاعتنایی و بیتوجهی به آنان روا مدار و حتی الفاظی که نشانهی کمترین بیادبی باشد ماننده) اف به آنان مگو بر سر ایشان داد و فریاد مزن و آنان را از پیش خود مران و با کلمات احترام آمیز با پدر و مادرت سخن بگو و جناح تواضع و مهربانی خویش را برای ایشان بگستران و در برابر ایشان کاملاً فروتن و مؤدب باش و برای آنان دعای (خیر) کن و بگو پروردگارا! بر ایشان مرحمت فرما همانگونه که ایشان در زمان طفلی و کوچکی من به من کمک کرده و مرا تربیت و بزرگ نمودند.»
در تفسیر آیه شریف فوق مفسر از زبان فرزندان چنین میگوید: وقتی که من به کلی ناتوان و حقیر بوده آنها (پدر و مادرم) در تربیت و پرورش من از هیچگونه سعی و زحمتی در قبال من دریغ نکردند. هر یک از ایشان مطابق توان خود برای راحتی و خوشی من تلاش و سعی نمودند و کوششهای فراوان را انجام دادند تا مرا از هزارها آفت و حوادث گوناگون نگه دارند. بارها برای من حیات خود را به مخاطره افگندند. امروز وقتیکه زمان پیری و ناتوانی برآنها فرار رسیده چیزی که در توان و قدرت من باشد باید در خدمت و احترام آنها بجای آورم و در حالیکه من نمیتوانم از عهدهی همه حقوق آنها بر آیم. بنابر آن از تو ای خدای بزرگ مسألت و التجاء مینمایم که در این روزگار پیری و نیز بعد از مرگ از ایشان نظر رحمت و غفران خود را دریغ نفرموده و لطف و مرحمت خود را به ایشان عنایت فرمایی و در سایهی رحمت خود آنها را در دنیا و آخرت جای دهی. و تا زندهام مرا همیشه توفیق خدمت به آنها مرحمت فرمایی.
———————————————–
منابع:
۱- حدیث شریف به روایت ترمذی (رح)
۲- قرآن کریم سورة بقره آیه ۲۲۸
۳- قرآن کریم سورة احقاف آیه ۱۵
۴- قرآن کریم سورة لقمان آیه ۱۳ – ۱۴
۵- تفسیر کابلی
۶- قرآن کریم سورة اسراء آیه ۲۳ – ۲۴
تابش...
ما را در سایت تابش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : علی تابش xn--mgbce6b بازدید : 214 تاريخ : يکشنبه 7 بهمن 1397 ساعت: 11:30