هدایت نبوی در مبحث تربیت(۸)

ساخت وبلاگ

سلسله ی مربی اول صلی الله علیه و سلم

مولف:دکتر محمد بن عبدالله الدویش

مترجم: عبدالرحمن محمد زمان پور

توجه ویژه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم به معلم

سخنمان از مربی اول صلی الله علیه وسلم همچنان ادامه دارد.در این بخش ایستار دیگری از ایستارهای پیامبر صلی الله علیه وسلم را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.از أبی رفاعه رضی الله عنه روایت است که گفت: وقتی وارد مسجد شدم رسول الله صلی الله علیه وسلم  مشغول خطبه خواندن بود .گفتم: ای رسول خدا شخص غریبی آمده از دینش می پرسد.نمی داند دینش چیست.گفت:پیامبر صلی الله علیه وسلم  به طرفم آمد و خطبه را رها کرد تا که پیش من رسید پس صندلیی آورده شد گمان می کنم پایه هایش آهنی بود پس رسول الله صلی الله علیه وسلم بر آن نشست و از آنچه خدا به او آموخته بود به من آموخت سپس به خطبه اش برگشت و آن را کامل کرد.(روایت مسلم ۸۷۶)

در این موضع گیری نبوی چندین پند و عبرت نهفته است از جمله :

۱.فروتنی مربی و ساده زیستی اش که این مسأله در حق او متأکد است بنابراین گاهی مربی به اقتضای علم و سن و تجربه اش شاید دچار نوعی خود بزرگ بینی گاهی غیر هدفمند شاید به هدف حفظ شخصیت و وقار شود اما وقتی مربی و دعوتگر نسبت به دیگران تواضع نشان  می دهد با عملش قبل از علمش ،اخلاق نیک و تواضع را به آنان می آموزد.

۲.اهمیت دادن معلم به علم پژو و دعوتگر به مدعو و علاقه ی شدید به رساندن خیر و فایده به او، زیرا گاهی علم پژو در توضیح مسأله ی مبهمی یا برطرف کردن پیچیدگی یا اشکالی به اهتمام استاد نیاز دارد.این اهتمام ورزیدن استاد باعث افزایش علاقه ی معلم به آموزش و استفاده از علم می شود همچنان که تأثیر مثبت بر علم پژو خواهد داشت در نتیجه احساس می کند که مورد اهتمام و محور توجه و عنایت معلمش هست و اهمیت و منزلت خود را درک می کند و همین او را به کنش بیشتر با موقعیت آموزشی وامی دارد. همچنین اهمیت ماده ی علمی را به او می نمایاند و می بیند که اختصاص دادن معلم بخشی از وقت خود به بیان آن ماده ی علمی و درمان سختی یادگیری او دلیلی براهمیت آن چیزی است که می آموزد همان طور که اهتمام ورزیدن به علم پژو، علم پژو را عادت می دهد که او نیز در آینده به دیگران اهتمام ورزد و انتظار می رود که تأثیر این موضع گیری به موضع گیری های دیگر زندگی اش انتقال یابد.می توانیم تطبیق این اهتمام ورزی را در کلاس درس یا در حلقه ی تحفیظ قرآن کریم و بین پدر و مادر و فرزندان مشاهده کنیم.

ما با سوالات عدیده ی فرزندانمان روبرو هستیم و با زمینه هایی روبرو هستیم که بر یادگیری و معرفت در آن زمینه ها اصرار دارند هر چند از جهت نظری شاید دغدغه های ما با دغدغه های فرزندانمان تفاوت داشته باشد و شاید ما آن چیزهایی که فرزندانمان به آن اهمیت می دهند را اولویت های دسته دوم بدانیم ولی بایستی بر این اساس که آن فرصتی برای یادگیری و بنای شخصیت شان است با آنان رفتار کنیم.

۳.اهتمام ورزی معلم به جوانب دیگری که به علم پژو مربوط است از جمله:

الف:اهمیت دادن به مشکلات شخصی اش و تلاش زیاد برای گوش دادن به آن مشکلات و تلاش جهت کمک به او که گاهی مشکلات به قضیه ی یادگیری و گاهی به روابطش با دیگران یا در زندگی مادی و معنوی مربوط است.

ب: اهمیت دادن به اوضاع و شرایط خانوادگی دانش پژو و چیزهایی که به آن مربوط است زیرا گاهی دانش آموز به خانواده ای فقیر و نیازمند منسوب است یا از خانواده ای است که از سوء تفاهم اجتماعی و نابسامانی در خانواده رنج می برد در اینجا نقش معلم تقدیم افکار و ابزاری است که به او در تعامل با این وضعیت کمک کند و چه بسا معلم واسطه ی بین این خانواده و خیراندیشان نیکوکار باشد.

ج:اگر غایب شد یا او را ندید درباره اش از حاضران سوال کند در حالی که این پرسیدن و مورد تفقد قرار دادن  شیوه ی مربیان نخستین از گذشتگان این امت بوده است و آن را بخشی از وظیفه و مسئولیت معلم به حساب می آوردند.

حافظ ابن جماعه رحمه الله می گوید:هرگاه بعضی از دانش پژوهان یا آنانی که کاملا به حضور در حلقه ی درس ملتزم بوده اند غایب می شدند درباره ی او می پرسد و جویای حالشان و امور مربوط به آنان شود  ،اگر خبری کسب نکرد کسی را دنبالشان بفرستد یا شخصا به منزلشان برود که این کار بهتر است پس اگر بیمار باشد از او عیادت کند و اگر غمگین و ناراحت است از غم و غصه شان بکاهد و اگر مسافر است خانواده اش  و بستگانش را مورد تفقد قرار دهد. و درباره ی آنان سوال کند و نیازمندی هایشان را مورد بررسی قرار دهد و با راه های ممکن با آنان در تماس باشد و اگر به کمک نیاز داشتند به آنان کمک کند و اگر هیچ یک از موارد مذکور  نبود از او دلجویی کند و برای او دعا کند.(تذکره السامع و المتکلم۶۱-۶۳)

سخن حافظ ابن جماعه رحمه الله به معنی پای بندی شکلی  و به مثال مشخص  که چه بسا بعضی از تفاصیلش با عرف و اوضاع و شرایط معلمان مطابقت نداشته باشد نیست ولی فقه و مقصد حدیث که عبارت از اهتمام ورزی به این گونه حالت هاست مهم است.

در حالی که مربی اول پیامبر صلی الله علیه وسلم به آن اهمیت می داد از این رو هرگاه یکی از اصحایش را نمی دید درباره ی او سوال می کرد.از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که گفت: چون آیه ی(یا أیهاالذین ءامنوا لاترفعوا أصواتکم فوق صوت النبی..تا آخر آیه) نازل شد ثابت بن قیس در خانه نشست و گفت من دوزخی ام و در مجلس رسول الله صلی الله علیه وسلم حاضر نشد اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه وسلم از سعد بن معاذ پرسید:ای اباعمرو چرا ثابت پیدایش نیست؟!مریض است؟! سعد گفت: او همسایه ام است ولی از بیماری اش اطلاع ندارم.سعد پیش ثابت رفت و گفتار رسول الله  صلی الله علیه وسلم را برایش بازگو کرد.ثابت گفت:این آیه نازل شده در حالی که همه می دانید  که صدای من در حضور رسول الله از صدای همه ی شما بلند تر بوده است پس من دوزخی ام .سعد این اظهارنظر ثابت را برای رسول الله صلی الله علیه وسلم نقل کرد رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: بلکه او از اهل بهشت است.(روایت بخاری ۳۶۱۳ و مسلم۲۲۷۳ و لفظ حدیث از مسلم است)

از جمله مسائلی که نشان دهنده ی اهتمام ورزی رسول الله صلی الله علیه وسلم به علم پژوهان است موارد زیر است:

۱.آن حضرت به اصحابش توصیه می کرد که علم پژوهان را برکسب علم یاری و کمک دهند.از أبی هریره رضی الله عنه روایت است که گفت:خزاعه  در سال فتح مکه مردی از بنی لیث را در مقابل یکی از قبیله ی خودشان که او را کشته بود کشتند .رسول الله صلی الله علیه وسلم را از جریان با خبر ساختند  پس بر مرکبش سوار شد و به ایراد سخنرانی پرداخت و فرمود:خداوند قتل یا فیل را از مکه بازداشت .ابو عبدالله گفت:أبونعیم این گونه روایت کرده ـ شک راوی در قتل یا فیل است ـ ولی غیر او گفته اند: فیل را از ورود به مکه بازداشت و پیامبر خدا و مومنان را بر آنان مسلط ساخت آگاه باشید که مکه برای هیچ کس پیش از من و برای کسی بعد از من حلال نشده است.آگاه باشید که مکه فقط ساعتی از روز برای من حلال شد که همان ساعت همین ساعت است که حرام است خارش کنده  نمی شود و درختش قطع نمی شود و لقطه اش برداشته نمی شود مگر برای کسی که قصد دادن آن به صاحبش را دارد پس کسی که مرتکب قتل شد بین بهترین دو امر مخیراست یا خونبها یا قصاص.پس مردی از اهل یمن آمد و گفت: ای رسول الله برای من بنویس پیامبر فرمود: برای أبی فلان بنویسید.مردی از قریش گفت : به جز درخت اذخر ای رسول الله  زیرا در خانه ها و قبرهایمان از آن استفاده می کنیم.پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:به جز اذخر به جز اذخر..پس  به أبی عبدالله گفته شد : چه چیزی برای آن مرد یمنی نوشته شد.گفت:همین سخنرانی رسول الله صلی الله علیه وسلم .(روایت بخاری۱۱۲ و مسلم ۱۳۵۵)

۲.یکی دیگر از چیزهایی که بیانگر اهتمام  رسول الله صلی الله علیه وسلم به علم پژوهان است این است که گاهی شرایط اقتضا می کند در آن شرایط به  علم پژوه توجه نشود ولی او را فراموش نمی کند و از او غافل نمی شود.از أبی هریره رضی الله عنه روایت است .گفت:در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مجلسی با مردم سخن می گفت بادیه نشینی آمد و گفت:قیامت چه وقت است؟اما رسول الله صلی الله علیه وسلم به سخنش ادامه داد.بعضی از مردم گفتند: پیامبر سخنش را شنید ولی خوشش نیامد و بعضی دیگر گفتند: بلکه پیامبر سخن او را نشنید.وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم سخنرانی اش را تمام کرد فرمود:آن کسی که درباره ی قیامت سوال می کرد کجاست؟گفت همین جا هستم ای رسول خدا.فرمود:زمانی که امانت ضایع شد منتظر قیامت باش.آن مرد گفت:امانت چگونه ضایع می شود؟فرمود:وقتی امور به نااهلان سپرده شود.(روایت بخاری۵۹)

می بینیم در این صحنه پیامبر صلی الله علیه وسلم گوش دادن عمیق اصحاب به سخنش را قطع نکرد ولی از جهت دیگر سوال کننده را مورد بی توجهی قرار نداد و او را فراموش نکرد بنابراین برای کسی که بخواهد با هدایت نبوی تعامل داشته باشد شایسته است از وسعت نظر برخوردار باشد تا همه ی این صحنه ها را خوب بفهمد و آنها را به هم پیوند دهد نه این که به یک نمونه  اکتفا کند و آن را بر همه ی حالت ها عمومیت دهد.

۳.یکی دیگر از شکل های اهتمام ورزی رسول الله صلی الله علیه وسلم به علم پژوهان عذرخواهی از آنان در صورت نیاز است.از جابر رضی الله عنه روایت است که گفت:رسول الله صلی الله علیه وسلم  مرا برای انجام کاری فرستاد سپس او را درک کردم در حالی که در حال حرکت بود.قتیبه گفت:نماز می خواند پس بر او سلام کرد پس به من اشاره کرد.چون نماز تمام شدمرا فراخواند و فرمود:تو هم اکنون بر من سلام کردی در حالی که من نماز می خواندم در حالی که او در این هنگام رویش به جهت قبله بود.(روایت بخاری ۱۰۷۹ و مسلم۵۴۰)

و از مهاجر بن قنفذ روایت است که نزد پیامبر آمد در حالی که مشغول قضای حاجت بود پس بر او سلام کردم  ولی پیامبر جواب سلام را نداد تا این که وضو گرفت سپس از او عذرخواهی کرد و فرمود:من دوست نداشتم که ذکر خدا کنم مگر که پاک  باشم.(روایت احمد ۱۸۵۵۵ و أبو داود ۱۷ و ابن ماجه ۳۵۰)

برادران و خواهران گرامی مواردی که ذکر شد گوشه ای از موضع گیری هایی است  که نشانگر اهتمام ورزی رسول الله صلی الله علیه وسلم به علم پژوهان است از خداوند عزوجل خواهانم که با اصلاح فرزندان و خانواده برما منت گذارد.

تابش...
ما را در سایت تابش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی تابش xn--mgbce6b بازدید : 211 تاريخ : يکشنبه 16 مهر 1396 ساعت: 1:37