چگونه میتوان به تحوّلی آرمانی دست یافت؟
این پرسشی است كه توجه بسیاری را به خود جلب كرده است و نیز برای صاحبنظران موضوعی جذاب است. بدون تردید تحوّل از اهداف بلندی است كه ملتهای آزاده به آن چشم دوختهاند.
امت اسلامی هم در رأس ملتهای آزاده روزگاری تحوّل آفرید و توانست جهان را با آیین جهانشمول اسلام، به فراخنای روشنی رهنمون شود و افقهای جدیدی بهروی انسانها بگشاید. یكی از جلوههای بارز تربیت اسلامی آن است كه به تربیت انسان از دوران كودكی او اهمیت میدهد و اصلاح و تربیت را از همان دوران شروع میكند.
آری! تحوّل از كودكی آغاز میشود
اسلام، كودكان را بخش مهمی از امت اسلامی میداند، و رسولاكرم صلّیاللهعلیهوسلّم، برای تربیت و غرس ایمان و عقیده راستین در قلوب و ضمیر كودكان و آموزش اركان دینی به آنان اهمیت داده است.
در این راستا رسولاكرم صلّیاللهعلیهوسلّم، نقش نماز را در تربیت كودك بسیار مهم قرار داده و با گفتار و كردار بر این موضوع تاكید ورزید. ایشان فرمود: «كودكان را در سن هفتسالگی به نماز دستور دهید و در دهسالگی بهخاطر ترك آن تنبیهشان كنید، و نیز رختخواب هر یك را مجزا سازید.» (بیهقی، سننكبری:۳/۸۴)
صحابه نیز نسبت به تأثیر نماز بر كودكان و اهمیت آن آگاهی كاملی داشتند و به آن مبادرت میورزیدند، حتی گاهی زنان در این زمینه گوی سبقت را از مردان میربودند.
روزی گروهی از شاگردان بر حضرت معاذبنعبدالله جهنی، یكی از تابعین مشهور و نوه حضرت خُبَیب جهنی، رضیاللهعنه، وارد شدند و پرسیدند: در چه سنّی كودكان را به نماز تأكید كنیم؟ او بلافاصله از همسرش پرسید: كودك از چه زمانی نماز بخواند؟ همسرش پاسخ داد: «نعم كان رجل منا یذكر عن رسولالله، صلّیاللهعلیهوسلّم، انه سئل عن ذلك فقال: متی عرف یمینه من یساره فمروه بالصلاة»؛ بله، مردی از بستگان ما نقل میكرد كه از حضرت رسولخدا در اینباره پرسیده شد. آنحضرت، صلّیاللهعلیهوسلّم، فرمود: هنگامی كه دست راستش را از دست چپش تشخیص داد، او را به نماز دستور دهید.
توجه پیامبرخدا، صلّیاللهعلیهوسلّم، به نماز كودكان به حدی بود كه او خود صفوف كودكان را منظم میكرد و جاهایی را در داخل مسجد برای آنان در نظر میگرفت.حضرت ابومالك اشعری، رضیاللهعنه، از رسولخدا چنین روایت میكند: «ایشان مردان را در صف پشت سر خود، كودكان را در صف بعد از آن و زنان را پس از آن قرار میداد.» (طبرانی، معجم كبیر: ۳۴۳۶)
همچنین میگوید: شبی را نزد خالهام حضرت امالمؤمنین میمونه، رضیاللهعنها، سپری كردم، حضرت رسولاكرم، صلّیاللهعلیهوسلّم، شبانگاه تشریف آورد و پرسید: آیا پسربچه نماز خوانده است؟ پاسخ داد: بله. سپس پیامبر به استراحت پرداخت تا آن كه پاسی از شب گذشت، آنگاه از رختخواب برخاست و وضو گرفت و هفت یا پنج ركعت نماز كه با وتر به اتمام رسید، بهجا آورد و فقط در پایان آنها سلام داد.(سنن ابیداود: ۱۳۵۶)
حضرت عبداللهبنعباس، رضیاللهعنهما، او كه تجربه زندهای برای زندگی كودك و نوجوان مسلمان است، از خلال خواب تصنعی خود برای ما نقل میكند كه چگونه آنحضرت با وجود خستگی، اولین چیزی كه میپرسد از نماز كودك است.
كودكان علاوهبر نمازهای یومیه در سایر نمازها مانند نماز عید و جنازه و امثال آن نیز حضور داشتند.
آنحضرت، صلّیاللهعلیهوسلّم، كودكان را در نماز جنازه و مراسم تشییع و خاكسپاری امواتشان مشاركت میداد، این نوع همكاری قطعنظر از جنبه تربیتی، تقوا و خشیت الهی را در آنان نهادینه میكرد و عامل پیونددهنده این كودكان با جامعهشان بود.
كودكان در نماز جنازه نبی مكرماسلام نیز شركت جستند. حضرت عبداللهبنعباس، رضیاللهعنهما میگوید: «پس از آنكه خواندن نماز جنازه بر آنحضرت، صلّیاللهعلیهوسلّم، آغاز گردید، مردان گروه گروه وارد شده و بدون امام بر وی نماز جنازه گزاردند تا آنكه جمعیت مردان به پایان رسید، سپس به ترتیب زنان، كودكان و بردگان گروه گروه داخل شدند و بر ایشان نماز خواندند، كسی در نماز جنازه پیامبر، امامت مردم را بر عهده نداشت.» (سنن كبری:۳۰/۴)
تربیت بچهها در زمینه فراگیری اذكار و تداوم بر آن، از روایتی كه از حضرت سعدبنابیوقاص، رضیاللهعنه، روایت شده است نمایان میگردد. او همانند آموزگارِ مكتبخانه این كلمات را به فرزندانش آموزش میداد و میگفت: «إن رسولالله، صلّیاللهعلیهوسلّم، كان یتعوذ بهن دبر الصلاة: اللهم إنی أعوذبك من البخل، و أعوذبك من أرذل العمر، و أعوذبك من فتنة الدنیا و عذاب القبر»(صحیح بخاری:۲۸۲۲)؛ بار الها! من از بزدلی، بخل، سالخوردگی مفرط، فتنه دنیا و عذاب قبر، به تو پناه میبرم.
روزه نیز همچون نماز مورد توجّه ویژه قرار داشت، زنان عصر نبوی بسیار علاقهمند بودند كه فرزندان خود را بر تحمل روزهداری عادت دهند. روایت حضرت ربیع بنت معوذ، رضیاللهعنها، یكی از زنان تربیت یافته مكتب نبوی گویای همین واقعیت است.
او میگوید: «أرسل النبی صلّیاللهعلیهوسلّم غداه عاشوراء الی قری الأنصار: من أصبح مفطراً فلیتم بقیه یومه، و من أصبح صائماٌ فلیتم. قالت: فكنّا نصومه بعد و نصوم صبیاننا و نجعل لهم اللعبة من العهن، فاذا بكی أحدهم علی الطعام اعطیناه ذاك، حتی یكون عندالإفطار»(همان:۱۹۶۰)؛ حضرت رسولاكرم، صلّیاللهعلیهوسلّم، در سپیدهدم روز عاشورا به محلههای انصار پیام فرستاد: كسی كه صبح را بدون روزه آغاز كرده باقیمانده روز را روزه بگیرد و كسی كه قصد روزه داشته است آن را ادامه دهد. راوی میگوید: از آن پس، ما در آن روز، روزه میگرفتیم، كودكان خود را هم به روزه وادار میكردیم و برای آنان از پشم، اسباببازی میساختیم چون یكی از آنان برای غذا گریه میكرد، آن اسباببازی را به او میدادیم تا اینكه زمان افطار میرسید.
عموماً روزهداری در میان پسران و دختران خردسال مسلمان در مناسبتهای خاص، امری كاملاً رایج بود، جالب اینكه در دوران خلافت حضرت عمر، رضیاللهعنه، مرد بادهخواری را نزد امیرالمؤمنین آوردند، حضرت عمر، رضیاللهعنه، چون او را دید بهت زده شد و خطاب به او گفت: «فی رمضان؟ ویلك و صبیاننا صیام…»(عمدةالقاری:۱۶۷/۸)؛ در ماه رمضان؟! وای بر تو درحالیكه كودكان ما روزهاند.
همانگونه كه كودكان با عشق نماز و روزه و تحمل دشواریهای آن دو پرورش یافتند، صحابه در انجام فریضه حج نیز فرزندانشان را مشاركت میدادند. از حضرت عبیداللهبنابییزید مروی است: «سمعت ابنعباس یقول: بعثنی أو قدّمنی النبی صلّیاللهعلیهوسلّم فی الثقل من جمع بلیل» (صحیح بخاری:۱۸۵۸)؛ من از حضرت ابنعباس، رضیاللهعنهما، شنیدم كه میگفت: مرا پیامبر خدا در شب، زودتر با باروبنه از مزدلفه فرستاد. (در آنوقت ابنعباس كوچك بود).
حضرت سائببنیزید میگوید: «حج أبی مع رسولالله، صلّیاللهعلیهوسلّم، و أنا ابن سبع سنین»؛ پدرم با آن حضرت صلّیاللهعلیهوسلّم در مراسم حج شركت كرد، درحالیكه من كودكی هفتساله بودم. روایت امام ترمذی تاكید دارد كه سائب نیز با پدرش مراسم حج را بهجا آورد. از ایشان روایت شده است: «حج بی أبی مع رسولالله، صلّیاللهعلیهوسلّم، فی حجة الوداع و أنا ابن سبع سنین» (سنن ترمذی:۹۲۵)؛ من در سن هفتسالگی همراه پدرم در ركاب رسولاكرم، صلّیاللهعلیهوسلّم، در حجةالوداع مراسم حج را بهجا آوردم.
حتی كسانی كه به تازگی به دین اسلام گرویده و تا آن زمان به دیدار پیامبرخدا مشرف نشده بودند، بیصبرانه منتظر بودند تا هنگام ملاقات با آنحضرت، صلّیاللهعلیهوسلّم، درباره حج كودكان از ایشان بپرسند. حضرت ابنعباس، رضیاللهعنهما، حكایت زیبایی را بازگو میكند كه علیرغم اختصار، صحنههای تربیتی فراوانی در آن وجود دارد؛ او میگوید: « لقی النبی صلّیاللهعلیهوسلّم ركباً بالروحاء فقال: من القوم؟ فقالوا: المسلمون. فقالوا: من أنت؟ قال: «رسول الله» فرفعتْ إلیه إمرأة صبیا فقالت: ألهذا حج؟ قال: نعم و لك أجر»(صحیح مسلم:۱۳۳۶)؛ حضرت رسولاكرم، صلّیاللهعلیهوسلّم، در محل روحاء با كاروانی روبهرو شد و پرسید كه اینان چه كسانیاند؟ پاسخ دادند: مسلماناند. آنان پرسیدند: شما كیستید؟ آن حضرت فرمود: پیامبرخدا. زنی كودكش را بهسوی ایشان بلند كرد و پرسید: آیا این بچه میتواند حج كند؟ حضرت رسولخدا پاسخ دارد: آری! و به تو پاداش میرسد.
در این ماجرا پیامبراكرم صلّیاللهعلیهوسلّم با كمال فروتنی درحالیكه هیچگونه امتیازی میان ایشان و همراهانش مشاهده نمیشود، وقتی یكی از زنان مسلمان درباره حج كودك خردسالش از ایشان میپرسد، نه تنها او را به مقبولیت حج آن كودك اطمینان میدهد بلكه خودش را نیز نوید پاداش میدهد!
همین مژده نبوی باعث گردید كه هر كدام از صحابه فرزندانشان را بر عشق ورزیدن نسبتبه این فریضه و انجام آن تربیت نمایند.
حضرت ابنعمر، رضیاللهعنهما، كودكان خود را لباس احرام میپوشاند و همراه آنان در مواقف حج میایستاد. روش عایشه، رضیاللهعنها، نیز چنین بود. حضرت عروهبنزبیر، رضیاللهعنه، هم به همین شیوه عمل میكرد. حضرت عطاءبنابیرباح یكی از تابعین میگوید: پس از بستن احرام كودك، از جانب وی تلبیه گفته شود. از آنچه بزرگسالان خودداری میكنند، او را دور نگه دارند و همه چیز بهجز نماز برای وی انجام گیرد و چنانچه روش خواندن نماز را میداند، آن را بهجا آورد و هرگاه به سن تكلیف رسید، حج بر ذمه او فرض است.
آنچه گذشت مرحله نخست مسیر تحوّل و سرآغاز تحقق یافتن آرزوهای آرمانی این امت است. پس بیاییم تربیت را از اول، از همان دوران كودكی و درست بر شیوه نبوی شروع كنیم تا مسیر فرهنگسازی، توسعه و تعالی برای ما هموار گردد و از این طریق دستیابی به هدف بزرگ كه همانا رسیدن به بهشت الهی است، فراهم آید.
منبع: سنی آنلاین
تابش...
ما را در سایت تابش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : علی تابش xn--mgbce6b بازدید : 155 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:01