هدایت نبوی در مبحث تربیت(۳)

ساخت وبلاگ

سلسله ی مربی اول صلی الله علیه و سلم

مولف:دکتر محمد بن عبدالله الدویش

مترجم: عبدالرحمن محمد زمان پور

شهادت هایی بر تربیت کارساز و موفق پیامبر صلی الله علیه وسلم

در بخش گذشته،بخشی از وظیفه ی تربیتی پیامبر صلی الله علیه وسلم که در قرآن بیان شده را مورد بررسی قرار دادیم. در این بخش شهادت هایی بر تربیت کارساز پیامبر صلی الله علیه وسلم را مورد بررسی قرار می دهیم در حالی که این شهادت ها همچون هر شهادتی نیست.این شهادت و گواهی از مردانی است که خداوند تبارک و تعالی آنان را برگزیده و آنان را به همراهی با پیامبر صلی الله علیه و سلم مشرف ساخته است ،آنان را برگزیده تا پیشتاز و پرچمدار اولیه ی این امت باشند از این رو آنان راستگوترین و سخن شان بهترین و گواهی شان عادلانه ترین است.

سخن صحابه رضی الله عنهم از مربی نخست صلی الله علیه وسلم خیلی گسترده تر از آن است که بشود آن را در یک فصل  کوچک از کتاب خلاصه کرد از این جهت از باب مشت نمونه ی خروار، نمونه هایی را بر می گزینیم:

در حقیقت همنشینی این پاک باختگان نیکوکار با رسول الله صلی الله علیه وسلم ،ایمان و تقوایشان را می افزود.ابوهریره رضی الله عنه می گوید: گفتیم ای رسول خدا ما هرگاه تو را می بینیم دلهایمان نرم می شود و به آخرت علاقه مند می شویم و وقتی از تو جدا می شویم شیفته ی دنیا می شویم و به زنان و فرزندان مشغول می شویم پیامبر فرمود:اگر در هر حالت آن گونه که پیش من هستید باشید فرشتگان با شما مصافحه خواهند کرد و در خانه هایتان از شما زیارت خواهند کرد و اگر گناه نمی کردید خداوند مردمی را می آورد که گناه کنند تا آنان را بیامرزد.(روایت احمد ۷۹۸۳ و ترمذی۲۵۲۵)

هنگامی که از پیامبر دور می شوند این احساس را دارند در حالی که حنظله رضی الله عنه از این احساس تعبیر نموده است .از حنظله روایت است ـ از کاتبان رسول الله صلی الله علیه وسلم بود ـ که ابوبکر با من ملاقات کرد و گفت:حنظله در چه وضعیتی هستی؟!گفتم: حنظله منافق شده.گفت:سبحان الله این چه حرفی است که می زنی؟!گفتم: وقتی نزد رسول الله هستیم و دوزخ و بهشت را به ما یادآور می شود مثل این که با چشم سر می بینیم و وقتی از نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم خارج می شویم و به همسران  و فرزندان و اسباب معیشت سرگرم می شویم بسیار فراموش می کنیم.ابوبکر گفت : به خدا قسم ما نیز این گونه هستیم پس با هم به راه افتادیم تا که بر رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد شدیم.حنظله می گوید گفتم:حنظله منافق شده است ای رسول خدا.رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: چگونه؟!گفتم:ای رسول خداوقتی نزد توهستیم و دوزخ و بهشت را به ما یادآور می شوی مثل این که با چشم سر می بینیم و وقتی از نزد تو خارج می شویم و به همسران  و فرزندان و اسباب معیشت سرگرم می شویم بسیار فراموش می کنیم .رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:اگر به این حالتی که پیش من دارید و به ذکر ادامه دهید فرشتگان در بسترها و راه هایتان با شما مصافحه خواهند کرد ولی حنظله، ساعتی و ساعتی.سه بار تکرار کرد.( روایت مسلم۲۷۵۰)

و اگر گاهی حضور در محالس رسول الله صلی الله علیه وسلم را از دست می دادند احساس می کردند چیزی را از دست داده اند که به خاطر آن به دیگرانی که حاضر بوده اند رشک می بردند.عمر بن خطاب رضی الله عنه بر حفصه داخل شد در حالی که اسماء دختر عمیس همانجا بود.وقتی عمر اسماء را دید گفت: این چه کسی است؟!حفصه گفت: اسماء دختر عمیس.عمر گفت:زنی که به حبشه هجرت کرد همین است،زنی که بر دریا سوار شد این است.اسماء گفت : بله عمر گفت:با هجرت از شما سبقت گرفتیم پس ما از شما به رسول الله صلی الله علیه وسلم سزاوارتریم اینجا بود که اسماء خشمگین شد و گفت: هرگز به خدا شما با رسول الله بودید به گرسنه تان غذا می داد و نادانتان را پند می داد در حالی که ما در سرزمینی دوردست و مورد خشم در حبشه بودیم و آن در راه خدا و رسولش بود.(بخاری۴۲۳۱ ومسلم ۲۵۰۳)

و همین صحابه رضی الله عنهم هستند که به تعلیم و ادب کردن نیکوی پیامبر گواهی می دهند.از معاویه بن حکم سلمی رضی الله عنه روایت است که گفت :در حالی که من همراه رسول الله نماز می خواندم یکی از نمازگزاران عطسه کرد من در جواب عطسه زننده گفتم: یرحمک الله اینجا بود که همه به من نگاه کردند.گفتم:مادرانتان به عزایتان بنشیند چه شده به من نگاه می کنید؟!همه با دست بر ران هایشان زدند .وقتی دیدم می خواهند مرا ساکت کنند من ساکت شدم.چون پیامبر نماز را تمام کرد پدر و مادرم فدایش باد نه پیش و نه پس از او معلمی  که زیباتر از او آموزش دهد را ندیده ام به خدا قسم بر سرم داد نزد و مرا کتک نزد و به من ناسزا نگفت فرمود:در این نماز هیچ چیزی از کلام بشری مناسب نیست فقط همان تسبیح و تکبیر و خواندن قرآن است.(روایت مسلم۵۳۷)

اما آنانی که فرصت خصوصی تر داشته اند که با پیامبر تعامل داشته باشند به تربیت و رفتار نیکوی او گواهی داده اند در این زمینه از أنس رضی الله عنه روایت می شود که گفت: ده سال به رسول الله صلی الله علیه وسلم خدمت کردم و به من نگفت چرا این کار کردی؟وچرا این کار نکردی.( روایت بخاری۶۰۳۸ و مسلم۲۳۰۹)

و چون مربی نخست از این جهان رخت بر بست صحابه نبودن و غیابش را احساس کردند از انس بن مالک روایت است که گفت:آن روزی که رسول الله به مدینه وارد شددر اثر آن هر چیزی روشن شد و آن روزی که پیامبر رحلت فرمود در اثر آن هرچیزی تاریک شد و هنگام دفن و وقت فارغ شدن از دفن دلهایمان را نمی شناختیم.(روایت احمد۱۲۸۹۹ و ترمذی۳۶۱۸ و ابن ماجه۱۶۳۱)

محمد عبدالرحمن مبارکپوری می گوید:توربشتی  در شرح این حدیث گفته است:منظورش این است که دیدند به خاطر انقطاع وحی و از دست دادن آن تأیید و تعلیمی که رسول الله در اختیارشان می گذاشت دلهایشان از آن صفا و صمیمیت سابق برخوردار نیست و منظور این نیست که آن تصدیق و باور قبلی را نداشتند.(تحفه الأحوذی۱۰/۶۲-۶۳)

حسان بن ثابت رضی الله عنه از این غم و اندوه از دست دادن پیامبر صلی الله علیه وسلم این گونه تعبیر کرده است:

آن شامگاهی که او را به خاک سپردند * بردباری و دانش و رحمت را پنهان ساختند مثل او به خاک خوابانده نمی شود.

و با اندوه نبودن پیامبر در بین شان به خانه برگشتند * در حالی که کمر و بازوهایشان سست شده بود.

بر کسی گریه می کردند که آن روز آسمان ها بر او گریستند * و کسی که زمین بر او بگرید پس مردم اندوهگین ترند.

و آیا روزی مصیبت نابودشونده ای با مصیبت آن روزی که محمد فوت کرد برابری دارد.

در آن روز وحی آسمان از آنان بند شد * در حالی که شخصیتی نورانی بود که از همه حمایت می کرد و دستگیر آنان بود.

کسانی که به او اقتدا کنند را به خدای رحمن هدایت می کند * و مردم را از بلاهای سنگین نجات می دهد و راهنمایی می کرد.

پیشوایشان است تلاش می کند به حق هدایت شان کند *معلم راستین است اگر از او اطاعت کنندخوشبخت می شوند.

و اگرمشکلی پیش آید که توان برداشتننش را نداشته باشند * پس از نزد او سختی ها آسان می گردد.

پس در حالی که آنان از نعمت خدا در بین خود بهره مندند*دلیلی بر روش درستی است که دنبال می شود.

انحراف آنان از مسیر هدایت بر او بسی سخت است *سخت علاقمند است که  راه راست در پیش گیرند و هدایت شوند.

بر آنان دلسوز است مهرش کم نمی شود * به آنان مهر می ورزد و اسباب راحتی شان فراهم می کند

این عبارت هایی که اصحاب رسول الله وضعیت خود هنگام از دست دادن پیامبر و هنگام غایب شدنش را بیان کرده اند نشان اثر آن تربیتی است که از پیامبر دریافت نموده اند و اثر آن همزیستی است که با پیامبر داشته اند،درست است که قانون گذاری و دین و احکام، محفوظ و به طور کامل باقی مانده است ولی نزد اصحاب پیامبر هیچ چیزی با اثر زندگی پیامبر صلی الله علیه وسلم و همزیستی اش با اصحاب رضوان الله علیهم برابری نمی کرد و این خود دلیلی بر آن تربیت موثر نبوی است.

وقت، گنجایش گواهی های بیشتر درباره ی تربیت نیکوی پیامبر صلی الله علیه و سلم را ندارد بلکه پی بردن به تربیت نیکوی پیامبر به این گواهی و شهادت ها محدود نمی شود ولی این شهادت ها زمینه ی فهم بخش هایی از جنبه های مهمی در تربیت پیامبر را به روی ما می گشاید.

این شهادت خواص و عموم شاگردانش است،شهادت جوانان و پیران،مردان و زنان در قالب نثر و نظم که همه اش گویای تربیت نیکوی این مربی و معلم صلی الله علیه وسلم است.

خداوند ما را به حوضش وارد کند و از شفاعتش بهره مند گرداند.

ادامه دارد ….

تابش...
ما را در سایت تابش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علی تابش xn--mgbce6b بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 14 تير 1396 ساعت: 23:39